صدای پای انتظار
آ – چند موج ، قایق هاشور خورده – مد "آمد " همیشه بوی گل سرخ می دهد " آمد" همیشه یک خبر تازه بوده است "آمد" همیشه از پی یک اسم میرسد "آمد" و یک علامت پرسش تمام روز با یک (( سه نقطه )) دور سرم چرخ می خورد ... هر اسم قایقی ست به دریای جمله ها آنجا چقدر " آ " ست خدایا چقدر " مد " ! بر شیشه ی بخار گرفته کدام روز " آمد" تو را دوباره به ساحل می آورد؟ من روز وشب به "آمد"نت فکر میکنم اما اگر نه ، آه ! چه بد می شود چه بد ! حالا برای یافتن اسم خوب تو آمد تمام شعر مرا گریه می کند "آمد" کنار جمله ی "هرگز نیامدی " افتاد مثل یک گل پژمرده یک جسد ... (محمدسعید میرزایی)
نوشته شده در جمعه 90/10/9ساعت
5:54 عصر توسط سکوت پر سر وصدا قاصدک ها ( ) |
Design By : Pars Skin |